کلمه قصار را فرهنگ واژگان معین اینطور معنی کرده است: جملهها و عبارات کوتاه و پندآموز، گزین گویه خواندن و نوشتن جمله قصار یکی از تمرینهای روزانه من در نوشتن است. تمرین نوشتن جملات قصار تمرین ایجاز و انتخاب کلمات قدرتمند است. من اغلب گزین گویه ها را در کتابها و وبسایتها مطالعه میکنم. کتابهای نشان […]
لمس عشق شش
برای من شعر خواندن شوق و شعف به همراه دارد. مخصوصاً وقتی در لابهلای کلمهها و عبارتها می جورم و غور میکنم تا فضای حس و حال شاعر را بهتر درک کنم. گاهی این ارتباط شکل نمیگیرد و خیلی زود کتاب شعر را میبندم. اما وقتی که واژههای شعر به جانم مینشینند، آنها را بلندتر […]
مشقهایی که امروز مینویسم.
این روزها مشق مینویسم. به اندازه تمام مشقهایی که در کودکی ننوشته ام، و یا مشقهایی که تند تند در زنگهای تفریح مینوشتم تا بعد از مدرسه به بازی در کوچه برسم. گاهی که دست بدهد دل میدهم به خواندن و رونویسی کردن. این بار اما با طمأنینه و دلی خوش. دوست دارم بلند […]
یک خطای من در نوشتن
کتاب پیرمرد و دریا اثر گرانقدر ارنست همینگوی را میخواندم. هنوز پاراگراف اول را تمام نکرده بودم که به یک خطای شناختی خودم در نویسندگی پی بردم. من قبلاً تصور میکردم که نویسنده باید داخل یک مکان خلوت بنشیند و دائم کتاب بخواند و بخواند تا بتواند خوراک ذهنی مناسبی برای نوشتن بیابد. همینگوی پانزدهساله […]
کاریکلماتورهای بیتاب
کاریکلماتورهای امروز که قلمی شدند بیتاب انتشار بودند. سنگی که به دریا انداختم غرق شد. غم را دیدم و خودم را به کوچه علی چپ زدم. گوسفندها هر روز خورشت سبزی دارند. گل ختمی در مراسم خاکسپاری دانههایش شرکت کرد. برای مراسم بازگشایی قلبم اتاق عمل را چراغانی کردند. لباسی که از دروغ بافتند با […]
ده کاریکلماتور داغِ داغ
یکی از خوشیهای زندگی من نوشتن و خواندن جملات کوتاه و گزیده گوییهاست. در این جملهها نویسنده به شکلی موجز تلاش کرده مفهوم مورد نظرش را بیان کند. گاهی یک جمله موتور نوشتن مرا گرم میکند و گاهی هم تاثیر عمیقتری بر من میگذارد که ساعتها و روزها مرا درگیر خود میکند. یکی از قالبهای […]
قدری از جانت مایه بگذار
شاید برای تو هم پیش آمده باشد که برای نوشتن به این در و آن در می زنی و ایدهای به نظرت نمیرسد. کتابهای مختلف را ورق می زنی. کمی وبگردی میکنی و به نوشتههای قدیمی نگاهی میاندازی. اما چیز دندانگیری به چنگت نمیافتد. در فیلم کمالالملک نوشته و ساخته علی حاتمی در صحنهای که […]
چرا باید بیشتر خلق کنیم؟
موفقیت معمولاً از آنکسانی میشود که آنقدر مشغولاند که وقتی برای جستجوی آن ندارند. دیوید هنری ثورو در بسیاری از کارها الگویی وجود دارد که افراد با پیروی از آن به موفقیت میرسند. بیشتر از آنکه مصرفکننده باشید خلق کنید. این جمله توصیه دن نوریس در کتاب خلق یا نفرت است. بیشتر افراد فقط مصرفگرا […]
قدرت سهیمشدن تجربههای ارزشمند
پیش نوشت: یک بعد وبلاگنویسی که برای من مهم است به اشتراک گذاشتن تجربههایم در زندگی است. از راهی که رفتهام و راهی که میروم. این نوشته و بسیاری دیگر از نوشته هایم در همین راستا شکل گرفته است. من کمربند قهوهای کیوکوشین دارم ولی حدود هشت ماه است که دیگر تمرین نمیکنم. دلایل مختلفی […]
فرازهایی از سه شنبه ها با موری
به تازگی خواندن کتاب سه شنبهها با موری نوشته میچ آلبوم را به پایان رساندهام. این کتاب در مورد روزهای پایانی زندگی موری شوارتز است که آموزههایی از زندگی را به شاگردش ابراز میکند. فرازهایی از این کتاب را نقل میکنم: عشق یعنی این که تو در مورد وضعیت دیگری طوری نگران باشی که انگار […]