چه بنویسم؟
ایدهای ندارم؟
چه میدانم که چه میخواهم بنویسم؟
بارها پیش آمده که این سوالات را از خودم پرسیدهام و در تله افتادهام.
امروز کتاب نبرد هنرمند را ورق میزدم.به این پاراگراف از استیون پرسفیلد رسیدم که برای رهایی از این تله پیشنهادی ارائه داده بود:
«رازی هست که نویسندگان واقعی آن را میدانند و نویسندگان تازهکار از آن خبر ندارند و آن این است: سختی کار به قسمت نوشتن مربوط نیست.
قسمت مشکل نشستن و شروع به نوشتن کردن است.
آنچه ما را از نشستن و شروع به کار کردن بازمیدارد مقاومت است.»
مقاومت هر آن چیزی است که مانع از آن میشود که همین الان دست به قلم و کیبورد شوی و شروع به نوشتن کنی.
خزعبلاتی که منتقد درون میگوید، سر و صدای محیط اطراف و تلویزیون و … و هر چیزی که باعث میشود در این لحظه وسوسه عشقبازی با کلمات را رها کنی و به بعد موکول کنی.