خانواده مادریام پرجمعیت است. مادر و خالههایم آشپزهای قابلی هستند، به طوری که در گذشته تمام کارهای آشپزی مجالس را خودشان انجام میدادند.
بودن در مجالس غذاپزان و در این خانواده به من نیز سر سوزن ذوقی داده که بتوانم حقوحقوق شکم مبارک را به خوبی ادا کنم.
این علاقه به آشپزی طوری بود که در سالهای دور، زمانی که هنوز تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت من از شبکه دو برنامه تصویر زندگی را میدیدم و دستور پخت غذاها و شیرینیها را مینوشتم و اجرایشان میکردم.
بماند که برخی مواقع در دستور پختها موادی را به کار میبردند که نه میدانستم که چه هستند یا از کجا باید تهیه کنم.
گوگل هنوز آن موقع به دنیا نیامده بود.
معمولاً هم چون پروژههایم به تنهایی انجام میشد از کسی راهنمایی نمیگرفتم.
یادم هست یک بار در خمیری که درست کرده بودم تافی بهکاربرده بودم (احتمالاً جایگزین یکی از مواد اولیه) و شیرینیهایی که قالب زده بودم را درون یک وسیله فِرمانند قیف شکل که روی شعله مستقیم قرار میگرفت گذاشتم.
مادرم از آن فِر حلبی برای پختن شیرینی خانگی استفاده میکرد.
بعد از اینکه زمان پخت طی شد و درب آن فر سنتی را برداشتم دیدم که تافیها ذوبشدهاند و کل سطح سینی را پوشاندهاند. البته شیرینیها با توجه به تجربه اولم خوشمزه شده بودند.
این نمونهای از آشپزی برای خودم در دوران راهنمایی بود. زمانی که سیزده چهارده ساله بودم.
نکتهای که بعدتر یاد گرفتم این بود که در زمان پختن غذا برای دیگران هر چند که ریش و قیچی دست من است ولی نمیتوانم فقط سلیقه خودم را در نظر بگیرم.
در پختن غذا میزان مصرف مواد اولیه و اصول طبخ غذا طبق دستورالعمل در نظر گرفته میشود و من باتجربهای که دارم میتوانم تغییراتی اعمال کنم ولی در نهایت خورندگان غذا هستند که نظر نهایی را در مورد کیفیت غذایِ من میدهند.
این موضوع در بسیاری جاها صدق میکند، در کسبوکارها، تولید محتوا، در مدیریت سازمانها و حتی کشورها و…
برای محصولی که تولید میشود وقت و هزینه صرف میشود. فکر و خلاقیت به خدمت گرفته میشود. با این حساب هر چقدر که ما شیفته محصولمان باشیم اما در نهایت این مشتری است که آن را میپسندد یا آن را تأیید نمیکند.
این مورد در مورد محتوای تولیدی هم صدق میکند.
محتوا برای مخاطبی که آن را مصرف میکند تولید میشود وگرنه اگر مطابق سلیقه خودمان آن را تولید کنیم آش همان آش و کاسه همان کاسه است.
نکته ظریف در این جا این است که تولید محتوا با اصالت برای مخاطب به این معنا نیست که صرفاً آن چه که مخاطب دوست دارد را تحویلش بدهیم.
بلکه آنچه که به مخاطب خدمت میکند و در راستای اهداف ما برای تولید محتوای اثربخش است را در نظر بگیریم.
درست مثل این که من غذا را با کمترین روغن میپزم. هم مزه غذا را در نظر میگیرم و هم سلامتی کسی که غذا را میخورد.
پس در پخت غذا، تولید محتوا و تولید هر محصولی علاوه بر سلیقه خود باید نیاز مخاطب را در نظر گرفته و این که چه خدمتی به او میکند یا چه نیازی از او را رفع مینماید.