طبق قانون اول نیوتن هر جسمی تمایل دارد که وضعیت موجود خود را حفظ کند. آن چه که حرکت میکند میخواهد به حرکت خود ادامه دهد و آن چه که ثابت است میخواهد ثابت بماند.
قانون سوم نیوتن نیز میگوید وقتی جسمی بر جسم دیگری نیرویی وارد میکند، جسم دوم نیز نیرویی در جهت مخالف بر جسم اول وارد میکند.
بیشتر ما دو زندگی داریم، یکی آن که زندگی میکنیم و دیگری زندگی نکردهای که درونمان وجود دارد. چیزی که الآن وجود دارد و چیزی که میل درونی و خواست قلبی ماست.
از مواجهه این دو مقاومتی شکل میگیرد.
به عنوان مثال کسی که همیشه می خواسته نقاشی بکشد ولی تلاشی برای آن نکرده است یا کسی که میخواهد وزنش را کم کند و همین که برنامهریزی میکند حس و حالش بر او غلبه میکند و برنامهریزیاش ناکام میماند.
این نیرو همان است که ما را از رشد بازمیدارد و از آنچه هستیم و به دنیا آمدهایم تا باشیم کوچکتر میکند.
مقاومت همان نیرویی است که باعث میشود بسیاری از ما به همین زندگی بخور و نمیرمان تن بدهیم. مقاومت درونی ما، محدودیتهای ذهنی ما، ترسهای ما، همهشان را در لوای یک نام یعنی مقاومت مینامیم.
مقاومت چیزی است که در قانون اول نیوتن مانع تغییر وضعیت میشود.
مقاومت است که ما را میترساند تا از نقطه امن خودمان خارج شویم.
مقاومت باعث میشود زندگیمان به سمت تکرار و روزمرهگی پیش برود و ما را از حرکت به سمت تحقق رویاهایمان بازمیدارد.
وقتی به فردی گفته میشود که شش ماه فرصت زیستن دارد ناگهان چه نیرویی در وی آزاد میشود که باعث میشود برود سراغ کاری که تمام عمر میخواسته انجام بدهد. چه طور بر مقاومت غلبه میکند؟
انرژی که پشت سد مقاومت ذخیره شده است آزاد میشود، خلاقیت ظهور و بروز مییابد.
عصر گوگل این امکان را در اختیارمان قرار داده است که ورای همه محدودیتهایمان فکر و اقدام کنیم.
هر ایدهای که داریم کافی است که اولین گام را برداریم.
اولین گام به جلو باعث میشود مقاومت، یک گام به عقب بردارد.
اولین گام تو چیست؟