فردریک نیچه میگوید:
«حرفم را باور کن، راز چیدن بزرگترین میوه و عظیمترین شادی از عالم وجود این است: خطرناک زندگیکردن.»
هر یک از ما با دو مجموعه متضاد دستورالعملها به دنیا میآییم:
یک گرایش محافظهکارانه، شامل غرایز مربوط به حفظ بقا، خودبزرگسازی و حفظ انرژی و یک گرایش توسعهگرا شامل غرایز اکتشاف، لذت بردن از نوآوری و خطرپذیری است.
بسیاری از افراد تنها به گرایش دسته اول اکتفا میکنند و زندگیشان در حد خور و خواب و خشم و شهوت است.
اما افراد کمتری هستند که از دسته دوم گرایشها بیشتر بهره میبرند.
اینان از منطقه امن خود خارج میشوند و پایشان را از گلیمشان درازتر کرده، برای این که تجربههای جدیدی را زندگی کنند.
وقتی ورای همه دلایل مغز مصلحتاندیش خود گام برمیداریم، دنیا فرصتهای جدیدی را پیشرویمان میگشاید.
امکانهای جدیدی که شاید در حالت قبل از آن حتی به مخیله کسی راه نمییافت.
ورای تمام دلایلی که مانع رسیدن به رویاهایت شده است، اقدامی انجام بده.
با احترام به حرف نیچه، من میگویم جمله بالا را باور نکن، امتحانش کن.