چه چیزی قدرت خلق به ما می‌دهد؟

«هنگام ابداع تئوری هایم از قدرت تخیلم بهره میگیرم نه قدرت تعقلم.می دانید عقل محدود است و تنها به شما اجازه می دهد در مورد یک اکتشاف یا اختراع فکر کنید.تنها چیزی که قدرت خلق دارد تخیل است».

 

آلبرت انیشتین

عقل محدود است. در چارچوب است و طبق قراردادهای که برایش مشخص شده است رفتار می‌کند.

دو ضرب در دو می‌شود چهار.

کار عقل اطمینان از مناسب بودن شرایط حیات و زنده نگه‌داشتن ماست. ریسک نمی‌کند.

به همین دلیل است که وقتی کسی می‌خواهد کار جدیدی انجام بدهد که برای دیگران شناخته‌شده نیست، از طرف بقیه مقاومتی وجود دارد.

ریسک به حساب می‌آید و اگر کاری باشد که هیچ مشخصه آشنایی نداشته باشد شاید هم دیوانگی به حساب بیاید.

بالا رفتن از صخره بدون حمایت طناب برای یک فرد عادی کاری بسیار خطرناک است، اما برای کسی که بسیار تمرین کرده است، کاری است که هر روزه انجام می‌دهد.

از آن جایی که ما امور مختلف را با توانایی‌های خودمان می‌سنجیم به همین دلیل برخی از کارهایی که از خارج از توانایی ماست را خطرناک می‌پنداریم.

بسیاری از پیشرفت‌های بشر به واسطه کارکرد تخیل به وجود آمده است. به واسطه تلاش افرادی که متفاوت فکر کردند و تصمیم گرفتند که راه‌های جدیدی را بپیمایند.

تخیلشان به کاری متمایز راه داده و ایده‌ای نو را خلق کرده‌اند.

به نظرم حداقل کاری که می‌توانیم انجام بدهیم این است که در زمانی که تخیل، ایده‌ای را می‌پروراند اجازه بروز بدهیم و آن را بیازمایم، دست کم برای خودمان.

می‌دانم که عقل در تکاپویی برای ابراز وجود سعی می‌کند که رأی ما را بزند و ما را مأیوس کند، اما آزمودن یک کار جدید، راهی است برای رشد بیشتر خودمان.

شاد زی و دیر پای

دیدگاهتان را بنویسید