چگونه نوشتن به عملگرایی کمک میکند؟
نوشتن از درون آغاز میشود.
نوشتن از فکر مایه میگیرد و فکر از جنس انرژی است.
پس در ابتدا فکری که در ذهنمان شکل گرفته است به صورت انرژی از مغزمان آزادشده و با نوشتن بر صفحه کاغذ جاری میشود، بُعد یافته و قابلدرک و لمس برای جهان میشود.
فکری که در ذهن نویسنده است، شبیه به عکسی است که هنوز در تاریکخانه ظاهر نشده، وقتی که نوشته میشود، انگار که ظاهرشده، روتوش شده و چاپ میشود.
نوشتن فکر به شفافیت و وضوح منجر میشود.
اندیشه نوشتهشده چیزی به جهان میافزاید.
تجربه زیستهای منتشرشده و جهان از فکر نویسنده آگاه میشود.
بعد از نوشتن، نویسنده نسبت به موضوع آگاهتر میشود.
اما برای تجلی آن در دنیای واقعی باید اقدامی صورت گیرد و این اقدام هم از جنس انرژی است.
سادهانگاری است اگر انتظار داشته باشیم که با نوشتن و دست روی دست گذاشتن اتفاق خارقالعادهای میافتد.
فعل نوشتن اهداف یا هر نوشتن دیگری، خود از جنس عمل است.
اگر محتوایی برای انتشار نوشته شده باشد، با انتشار آن بر کمالطلبی غلبه کرده و به عملگرایی نزدیک میشویم.
پس مهمترین و اولین کاری که میتوانیم برای دستیابی اهداف و خواستههایمان انجام دهیم، نوشتنشان است.
وقتی مینویسیم، به سوی جهان یک خبر میفرستیم:
«من حاضرم!»
و پیامی که به ما میرسد، این است:«برو، حرکت کن، من هواتو دارم».
پیشنهاد میکنم چای یا قهوهتان را دم کنید و با کمی خرما به سراغ کیبوردتان بروید و بنویسید.
شاد زی و دیر پای.