فرصتی برای خلق کردن

لیز گیلبرت می‌گوید: «اگر زنده‌اید، پس فردی خلاقید».

من با او هم عقیده‌ام.اگر نفس می‌کشید، پس خلاقید، دست کم مقداری دی اکسید کربن خلق می‌کنید. کمی اکسیژن به خونتان می‌رسانید و یک دنیا فکر در ذهنتان تولید می‌کنید.

پس همه ما در کار خلق کردنیم چون قدری از روح خالقمان در ما دمیده شده است.

به مرور زمان بزرگ شدیم. از خود حقیقی‌مان فاصله گرفتیم.

حالا خودمان هم خودمان را قبول نداریم. باورمان نیست که می‌توانیم از خود اثری خلق کنیم.

می‌توانیم سازی یاد بگیریم. کسب و کاری شروع کنیم. یک زبان جدید بیاموزیم. وبلاگی درست کنیم.

کتابمان را بنویسم.

تا چه زمانی می‌خواهیم گناه بی مسؤولیتی خودمان را گردن دیگران بیندازیم. البته این ساده‌ترین کار است. آن موقع کسی از بیرون و درون بازخواستمان نمی‌کند.

اگر مسؤولیت زندگی‌مان را تمام و کمال بپذیریم، آنگاه می‌توانیم آینده‌مان را خلق کنیم.

شاید در گذشته نادیده گرفته می‌شدیم.به ایده‌هایمان توجه نمی‌شد. اما این مربوط به گذشته است.

در عصر گوگل اینترنت این امکان را به ما داده است که دست به تجربه بزنیم و ایده‌هایمان را بیازماییم.

تجربه کنیم. خلق کنیم.

هر اثری که ما خلق می‌کنیم، در آن لحظه بهترین است.

این به این معنی نیست که بهتر از آن امکان‌پذیر نیست یا ما نمی‌توانیم انجامش بدهیم.

وقتی که به خودمان و فرصت زندگی که به ما داده شده است، متعهد می‌شویم و تلاش می‌کنیم که برای ایجاد اثری از خود از هیچ کوششی فروگذار نکنیم، آن لحظه بهترین خودمان هستیم. ورای آن چه که در گذشته بودیم.

وقتی که یک قطعه موسیقی می‌سازیم. زمانی که یک پست وبلاگی منتشر می‌کنیم و یا هر کار دیگری، رضایتمندی بیشتری در زندگی‌مان احساس می‌کنیم.

ما می‌توانیم سکان زندگی‌مان را در دستان خودمان بگیریم یا به دست دیگران بسپاریم تا ما را به هر جایی که خود می‌خواهند رهنمون کنند.

انتخاب با ماست.

انتخاب من این است که هر روز چراغ این خانه مجازی را روشن نگه‌دارم.

شما چه چیزی خلق می‌کنید؟ انتخاب شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید