خلق و تولید محتوا فعالیتی انرژی گیر است.
شرایط فیزیکی و جسمی در زمان نوشتن و فکر کردن تأثیرگذار است.
بعد از دوازده ساعت کار در شرکت و خستگی جسمی و فکری به طور طبیعی بدن و فکر نیاز به استراحت دارد.
وقتی که باشگاه میروم کمی خستگیام بیشتر میشود.
این زمان، برای من مسئله، خوردن و نخوردن خوراک است.
برای اینکه بتوانم بخوانم و بنویسم، بهتر است که معده خالی باشد، سبکی ناشی از این حالت باعث میشود که بهتر فرایند خلق صورت گیرد.
اما زمانی که غذا صرف میشود، جریان خون به سمت معده سرازیر میشود تا بتواند غذای تازه خورده را هضم کند.
این غذا میتواند از دو کف دست نان بربری تا یک بشقاب پر برنج و خورشت باشد.
پیامد طبیعیاش برای من سنگینی چشمان و خواب است.
در زمانی که نمیخوابم بازدهی من نیز کاهش مییابد.
در این زمان دیگر قهوه هم جواب نمیدهد.
خواندن این حکایت از باب دوم گلستان سعدی-در اخلاق درویشان- خالی از لطف نیست:
عابدی را حکایت کنند که شبی ده من طعام بخوردی و تا سحر ختمی در نماز بکردی. صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی، بسیار از این فاضلتر بودی.
اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی
تهی از حکمتی به علت آن که پری از طعام تا بینی
باری، خوابیدن برای تازه شدن و تجدید انرژی واجب است؛ اما برای اینکه اتفاق فوق نیفتد به نظرم میرسد که یکی از راهها، گنجاندن میان وعدههای سبک در بین وعدههای اصلی است. به طوری که احساس سیری ناشی از آنها به نیاز میل کردن یک وعده سنگین پاسخ دهد.
خوردن غذایی سبک در ساعات شب نیز کمک کننده است.
دیگر این که میتوان فرایند کتاب خواندن و نوشتن را در دقایق ابتدایی صبح انجام داد که از نظر جسمی و روحی شرایط خوبی بر بدن حاکم است.
شاد زی و دیر پای